«سانترالیسم» در ایران اگر چند نشانه مهم داشته باشد، یکی از مهم‌ترین آنها جاده‌ها و بزرگراه‌های زیادی است که از دورترین نقاط کشور به پایتخت ختم می‌شود.

«سانترالیسم» در ایران اگر چند نشانه مهم داشته باشد، یکی از مهم‌ترین آنها جاده‌ها و بزرگراه‌های زیادی است که از دورترین نقاط کشور به پایتخت ختم می‌شود.

سانترالیسم یعنی «تمرکزگرایی اداری». یعنی اداره همه امور از یک مرکز.

مثل ایران که همه چیزش در تهران خلاصه می‌شود. سیاست در تهران خلاصه می‌شود، برای همه چیز در تهران سیاستگذاری می‌شود، منابع را در تهران تقسیم می‌کنند و طبیعی است که جاده‌ هم به تهران ختم می‌شود.

ما علاوه بر تمرکز گرایی اداری، دچار تمرکز گرایی اقتصادی هم هستیم و این، کار را خیلی بدتر کرده است.

کافی است به نقشه‌ حمل و نقل ایران نگاه کنید، انتهای همه راه‌ها تهران است. جاده و ریل و بزرگراه از دوردست‌ها به تهران می‌رسند و شروع همه راه‌های مهم نیز از تهران است.

ممکن است بگویید این نقشه غیر عادی نیست چون تهران پایتخت و بزرگ‌ترین بازار مصرف کالا است اما مگر در ترکیه همه راه‌ها به آنکارا ختم می‌شود؟ مگر همه تولیدات قطب‌های صنعتی ترکیه به بازار آنکارا یا استانبول ارسال می‌شود؟

این تصویر پیچیده و در هم تنیده از راه‌ها و جاده‌های کشور بیش از هر چیز نشان از تمرکزگرایی اقتصادی و ریشه دار بودن تفکر جایگزینی واردات در کشور ماست که حاصلش اقتصادی بسته و درون‌گرا بوده است.

به خاطر ریشه دار بودن همین تفکر در ذهنیت سیاستمداران است که دم به ساعت صادرات را ممنوع می‌کنند یا پیش پای صادر کننده سنگ می‌اندازند.

همین است که گفته می‌شود صنعت حمل و نقل ما بر پایه اقتصاد درون‌زا طراحی شده است.

اگر چنین نبود، بخشی از مهم‌ترین راه‌های کشور باید به گمرک‌ها و پایانه‌های صادراتی و مسیرهای خروجی از کشور ختم می‌شد نه به تهران.

برای گریز از بن بست‌ها باید از یک چیز دست برداشت؛ تمرکزگرایی اقتصادی.

  • نویسنده : محسن جلال‌پور
  • منبع خبر : عصر ایران