پویا جبلعاملی :
پس از ادغام، وزارت راهوشهرسازی تبدیل به یک ابروزارتخانهای شد که طبیعتا کار در آن دشوار و سختتر از قبل بود. در ساختار اداری ایران بهواسطه آنکه ادغام از ترکیب دو ساختار مجزا انجام میشود هدایت و سیاستگذاری در آن سخت به نظر میرسد، در حالی که فلسفه ادغام ترکیب بر اساس ماموریت و مسئولیتهاست. از این روی نقد سیاستگذار مسکن با توجه به حجم وظایف و پیشبرد دو ساختار به هم پیوسته باید بر اساس توجه به این ظرافتها صورت گیرد. نکته دیگر که داوری در خصوص سیاستگذار را سخت میکند توجه عموم به اقدامات ایجابی است در حالی که تصمیمهای سلبی و رژیمهای سیاستی نیز میتواند در زمره اقدامات مثبت باشد.
از دیدگاه من مهمترین اتفاقی که در دوره جدید سیاستگذاری در حوزه شهرسازی رخ داد پرهیز از تکلیف جدید به دولت برای افزایش نقدینگی است. خط قرمز سیاستهای این دوره مداخله در بازار و پرهیز از تکالیف بودجهای بود. در واقع از محل این سیاستها به نقدینگی فشار وارد نشد. طبیعتا اگر برای اقدامات عمرانی و حمایتی در حوزه مسکن نیز به بودجه فشار وارد میشد نتیجه آن فشار تورمی بیشتر به اقشار کم درآمد بود. بودجه در ایران با درآمدهای ریسکی و منابع قطعی روبهرو است. سیاستگذار که نگاه چانهزنی به این منابع نداشته باشد و تلاش کند سیاستهای خود را از طریق سیاستهای تورمی پیش نبرد سیاستگذاری است که علاوه بر رجحان منافع ملی بر منافع بخشی به فکر نسلهای آتی نیز است.
Tuesday, 8 April , 2025