دکتر علی بیتاللهی*: هر زلزله، درسی بزرگ برای آموختن است و در این میان زلزلههای بزرگ و دهشتناک، درسهای بزرگی را فراداده و میدهند. درسهایی که طبق سنت ما، زود فراموش میشوند، درسهایی که نیاز است بهطور مرتب از طریق رسانهها، تکرار شود تا بلکه ملکه ذهنها شود؛ ملکه ذهن مردم، مهندسان، مدیران و مسئولان.
یکشنبه ۲۱ آبانماه ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۸:۱۶ بهوقت محلی زلزلهای به بزرگی ۷.۳ ریشتر رخ داد. طبق آمار رسمی، براثر این زلزله ۶۲۱ نفر جانباخته، نزدیک به ۳۸ هزار واحد مسکونی نیز تخریب و بیش از ۵۲ هزار واحد مسکونی نیز نیاز به تعمیر و بازسازی پیدا کردند.
مرکز زلزله در منطقهای با تراکم جمعیتی کم واقعشده بود، در غیر این صورت آمار تلفات جانی با توجه به بزرگی زلزله بهمراتب بالاتر میرفت. باگذشت حدود چهار ماه از وقوع زلزله ازگله کرمانشاه، پسلرزههای آن کماکان ادامه دارد؛ بهطوریکه تا اواسط آبانماه سال ۱۳۹۷ در گسترههای سرپلذهاب، ثلاث و جنوب سومار به بیش از ۲۰۰۰ رسیده است.
بیمناسبت نیست که اشارهای بشود به تیترهای دروس این زلزله سترگ تا بلکه آموزهای باشد برای کاهش آسیبدیدگیها و تلفات زلزلههای آتی ایرانزمین.
هر زلزله، درسی بزرگ برای آموختن است و در این میان زلزلههای بزرگ و دهشتناک، درسهای بزرگی را فراداده و میدهند. درسهایی که طبق سنت ما، زود فراموش میشوند، درسهایی که نیاز است بهطور مرتب از طریق رسانهها، تکرار شود تا بلکه ملکه ذهنها شود؛ ملکه ذهن مردم، مهندسان، مدیران و مسئولان.
در این نوشتار چند تیتر مهم، البته به گمان نویسنده این سطور، از کتاب درس زلزله کرمانشاه با مختصری شرح آورده شده، امید است در دفتر درس مهندسان و کارشناسان و مسئولان کشور بهدقت یادداشت و نتایج آن استفاده شود.
درس اول زلزله کرمانشاه: اهمیت توجه به پیشلرزهها بهعنوان هشدار احتمالی زلزله بزرگتر آتی
در زلزله ۷.۳ کرمانشاه پیشلرزهای با بزرگی ۴.۴ حدود ۴۳ دقیقه قبل رخ میدهد. همچنین دو پیشلرزه کوچک نیز در ساعات ۲۱:۱۸ و ۲۱:۱۹ به وقوع میپیوندد که در ادامه و در ساعت ۲۱:۴۸ روز یکشنبه مورخ ۲۱ آبانماه ۱۳۹۶ زمینلرزه اصلی با بزرگی ۷.۳ رخ میدهد. پیشلرزه ۴.۴ با توجه به محسوس بودن آن در منطقه، موجب میشود که تعدادی از مردم به بیرون از خانهها بروند و در رخداد اصلی از خطر دوری گزینند. در این میان عدهای نیز پس از چند دقیقه بیرون ماندن دوباره به خانههای خود برمیگردند که از رخداد زلزله اصلی متأثر میشوند.
درس اول زلزله کرمانشاه توجه و حساسیت به زلزلههای کوچک و متوسط بهعنوان پیشلرزههای احتمالی زلزله اصلی و بیرون آمدن از ساختمانهایی که از استحکام آن اطلاع دقیقی در دست نیست، بود. این درس، درس مهمی بود که زلزله کرمانشاه داد و البته پیشتر از آن در زلزله بم نیز رخداد سه پیشلرزهاین درس مهم را داده بود.
باید به رخداد زلزلههای کوچک و متوسط با احتمال اینکه ممکن است پیشلرزه یک زلزله بزرگتر باشند، اهمیت داد
درس دوم زلزله کرمانشاه: اهمیت تکمیل ایستگاههای لرزهنگاری و شتابنگاری
در زلزله کرمانشاه، بهدلیل مجاورت محل وقوع زلزله به مرز ایران و عراق و عدم پوشش مناسب ایستگاههای لرزهنگاری (تعداد کم ایستگاههای لرزهنگاری) و نبود احاطه نقطه وقوع زلزله توسط ایستگاهها، در برآورد موقعیت و مرکز زلزله فقدان قطعیتهایی وجود داشت. برخی از سایتهای گزارشگر زلزله کرمانشاه محل وقوع آن را در داخل کشور عراق اعلام کردند. ابهام در محل وقوع در دقایق اولیه زلزله که هنوز اخبار خرابیها و خسارتها از طرق دیگر منتشرنشده است، واکنشهای مدیریت بحرانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. واضح است که در ساعات اولیه زلزله، بهویژه در مناطقی با جمعیت پراکنده، باهدف امداد و نجات و مدیریت بحران حادثه، ضرورت دارد که رومرکز زلزله و مناطق اصلی تحت تأثیر زلزله تعیین شود. از ایستگاههای لرزهنگاری برای تعیین محل وقوع زلزله و از ایستگاههای شتابنگاری برای برآورد خسارتها و تلفات احتمالی استفاده میشود و علاوهبر آن رکوردهای شتابنگاشتی، بعدها بهعنوان دادههای ذیقیمتی در تدوین مقررات و آییننامههای طراحی و ساخت ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله مورداستفاده قرار میگیرد. ایستگاههای لرزهنگاری در منطقه برای ثبت دقیق زلزله کم بود (در کل کشور حدود ۱۲۰ ایستگاه لرزهنگاری با مسئولیت موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران فعال است)، ایستگاههای شتابنگاری نیز در شهر سرپلذهاب و اسلامآبادغرب رکوردهای ارزشمندی را ثبت کرد اما در بعضی از مراکز جمعیتی نزدیک به کانون زلزله، متأسفانه بهدلیل قدمت آنها و فرسوده بودن سیستمهای برگرفتن اطلاعات و کنترل آنها، ثبت شتاب ناشی از زلزله کرمانشاه صورت نگرفت.
ایستگاه شتابنگاری سرپلذهاب شتاب ۰.۶۸ و ایستگاه اسلامآبادغرب شتاب حدود ۰.۱۲ را ثبت کرد. مقادیر ثبتشده مهمترین واصلیترین معیار کمی قضاوت در مورد کیفیت ساخت ساختمانهای تحت اثر زلزله و نحوه رفتار آنها در زلزله کرمانشاه تلقی میشود. براین اساس بهعنوانمثال میتوان گفت ساختمانهای شهر سرپلذهاب رفتار مهندسی قابلانتظار و ساختمانهای مسکن مهر و بیمارستان امامخمینی شهر اسلامآبادغرب رفتار مناسب نداشت. با توجه به موارد ذکرشده، درس دوم زلزله کرمانشاه، اهمیت ایستگاههای لرزهنگاری و شتابنگاری در مناطق مختلف کشور و افزایش کمی و کیفی آنها است. زلزله کرمانشاه نشانداد که اگر پوشش مناسبی از ایستگاههای لرزهنگاری و شتابنگاری وجود داشته باشد دقت کار، ارزیابی زونهای آسیبدیده، قضاوت در مورد کیفیت ساختوساز مناطق مختلف و امداد و نجات و مدیریت بحران سریعتر و سهلتر انجام خواهد پذیرفت. باید تعداد ایستگاههای لرزهنگاری و شتابنگاری کشور افزایش یابد. برآوردهای اولیه نشان میدهد در مرحله نخست تعداد ایستگاهها باید حداقل به چهار برابر تعداد کنونی برسد
درس سوم زلزله کرمانشاه: مدیریت بحران و امداد و نجات سریع در لحظات اول وقوع زلزله
در زلزله کرمانشاه، در ساعات اولیه و تقریباً در ۲ روز اول زلزله، نابسامانیهایی در مدیریت بحران، رساندن کمکها به دست مردم آسیبدیده مشاهده شد. ارسال با تأخیر اقلام موردنیاز مردم زلزلهزده، در ۲ روز اول پس از زلزله، با توجه به بافت قومی – مذهبی منطقه تحت تأثیر زلزله، موجبات گلایه هموطنان زلزلهزده را فراهم آورده بود. همچنین نحوه پخش اقلام موردنیاز مردم زلزلهزده که در برخی موارد بهصورت پرت کردن وسایل از بالای کامیونها به سمت تجمع مردم بود، نیز صورت مناسبی نداشت. در این زلزله، همچنین دیده شد مردم روستاها و آبادیهای کنار جادههای اصلی، اقلام مازادی را چند روز بعد از زلزله دریافت کردند اما روستاهای دوردست دچار مشکل بودند. میزان چادرهایی که توسط جمعیت هلالاحمر بین مردم زلزلهزده منطقه توزیع شد طبق آمار و برآوردها حدود سه برابر چادرهای موردنیاز بود. هزینه هنگفتی بابت تهیه این چادرها پرداخت میشود که متأسفانه در روزهای اول زلزله بهدلیل فقدان استقرار سامانه مناسب مدیریت بحران، شیوههای توزیع اقلامی نظیر چادر نیز نامناسب بود و موجب شد چادرهای بیشتری توزیع شود. اگر سامانه و آمار از پیش تهیهشده از جمعیت تحت تأثیر زلزله در دست باشد و اگر رویهای از پیش تعیینشده برای توزیع چادرها و اقلام موردنیاز وجود داشته باشد، مسلماً از هدررفت سرمایهها جلوگیری میشود. همچنین در منطقه دیده شد در کنار دریافت اقلام بیشتر توسط عدهای، برخی مردم که توانایی لازم را نداشتند از دریافت اقلام ضروری مانند چادر تا چند روز بعد از زلزله محروم بودند؛ بنابراین برخورداری از سیستم مناسب و حسابشده اقلام ضروری برای مردم منطقه زلزلهزده یک ضرورت است.
درس سوم زلزله کرمانشاه این بود که اقدامات سریع در زمان وقوع زلزله و بهویژه رساندن بهموقع اقلام ضروری به مردم میتواند در همان اوان زلزله، میزان آلام مردم زلزلهزده را کاهش میدهد. در این زمینه باید به مناطق صعبالعبور و روستاهای دورافتاده توجه جدی کرد.
باید به مدیریت بحران در ساعات اولیه رخداد توجه ویژه داشته باشیم.
نباید اقلام موردنیاز مردم را به شکل نامناسب و بدون رعایت کرامت انسانی توزیع کنیم.
باید سامانه مناسبی برای توزیع عادلانه اقلام موردنیاز مردم زلزلهزده بهویژه چادر برای اسکان اضطراری تهیه شود تا از هدررفت سرمایهها در روزهای اولیه زلزله جلوگیری شود.
باید در توزیع اقلام ضروری و موردنیاز مناطق زلزلهزده به روستاهای دوردست و با دسترسی سخت، توجه بیشتری کنیم.
۴- درس چهارم زلزله کرمانشاه: بسته شدن جاده اصلی
در زلزله کرمانشاه، مسیر کرمانشاه به سرپلذهاب (شهری که بیشترین خسارتهای زلزله را تحمل کرد) به علت ریزش سنگ در تنگ پاطاق بسته شد که از شب حادثه تا سحرگاه بعد جاده اصلی و مهم سرپل به کرمانشاه بسته بود. علت طولانی شده عملیات رفع انسداد مسیر، وجود لوله نفت در کناره جاده و در یال دره در تنگ پاطاق بود که مأموران راهداری باهدف جلوگیری از آسیب احتمالی به آن، نمیتوانستند قطعهسنگهای بزرگ را با ماشینآلات به پایین دره پرت کنند و این امر موجب کندی عملیات شده بود. مسدود شدن جاده موجب شد عملیات انتقال مجروحان حادثه به کرمانشاه بهطور زمینی و از این محور صورت نپذیرد و گزارششده است بهاینعلت نیز تلفات جانی به بار آمد.
درس چهارم زلزله کرمانشاه، توجه بهاحتمال ریزش سنگ در جاده و بسته شدن راههای مواصلاتی مناطق زلزلهزده بود. همچنین توجه به محل لولههای گذاری برای انتقال نفت و یا گاز نیز از درسهای مربوط به زلزله کرمانشاه بود. مسدود شدن جاده در مناطق کوهستانی دراثر فروریزش سنگهای دامنههای مشرفبه جاده بهوفور در زمینلرزههای ایران مشاهدهشده است.
باید به ریزش سنگ و مسدود شدن جادهها دراثر زلزله در مناطق ناهموار و کوهستانی توجه ویژه داشت و اقدامات پیشگیرانه را انجام دهیم.
وجود لولههای نفت و گاز و آب در مجاورت جاده در باز کردن مسیر عامل کندی کار خواهند بود، در مسیریابی و حفاظت آنها باید بازنگری اساسی صورت پذیرد.
۵- درس پنجم زلزله کرمانشاه: قطع شدن کابل برق اضطراری دراثر فروریزش دیوار بنایی اتاق تأسیسات برق بیمارستان سرپلذهاب
در زلزله کرمانشاه، متأسفانه بیمارستانهای سرپلذهاب و اسلامآبادغرب از مدار عملکردی خارج شدند. این ۲ سازه مهم که تصور براین است که باید در لحظات وقوع زلزله و بعد آن به سرویسدهی ادامه دهند، برعکس تصور، زودتر از سایر ساختمانها از کار بازایستادند. در مورد بیمارستان اسلامآباد سرفصل درس دیگری را باید عنوان کرد اما در مورد بیمارستان سرپلذهاب، اتفاق بسیار ساده و پیشپاافتاده موجب توقف عملکرد بیمارستان در آن لحظات حیاتی و ارزشمند میشود. بازدید آسیبهای ساختمانی بیمارستان سرپلذهاب نشانداد ساختمان مجزای تأسیسات برقی بیمارستان دارای دیوار بنایی با ارتفاع حدود ۵ متر بدون هیچگونه اتصال به تیرها و ستونها بود. علاوهبر آن، کابل برق معمولی و اضطراری بیمارستان نیز متصل به همین دیوار و از سمت بالای آن به ساختمان بیمارستان کشیده شده بود. در اولین ارتعاش زلزله، دیوار مرتفع و بنایی اتاق تأسیسات برقی بیمارستان فرومیریزد و کابلهای برق معمولی و اضطراری پاره و درنتیجه برق کل ساختمان بیمارستان قطع میشود. قطعی برق همراه با اثر زلزله بر روی ساختمان یک طبقه بیمارستان که شامل ترکخوردگی و کندهشده کاشیهای دیوار و ریزش سقف کاذب در بعضی از قسمتهای بیمارستان بود، موجب حاکم شدن فضای وحشت در بیمارستان میشود، بیماران بدحال و عمل جراحیشده توسط کادر بیمارستان در تاریکی مطلق دمادم زلزله با مرارت، بیرون آورده شده و در محوطه بیمارستان خوابانده میشوند. در آن لحظات، بیمارستان قادر به مداوای مجروحان زلزله نیست و متأسفانه این امر موجبات کاهش فراوان سطح خدمترسانی به نیازمندان و زلزلهزدگان منطقه میشود.
درس پنجم زلزله کرمانشاه این بود که اگر کابل برق اضطراری بیمارستان از مسیر زیرزمینی و کمخطری به ساختمان بیمارستان کشیده میشد هرگز مشکلات توقف عملکردی بیمارستان سرپلذهاب را مشاهده نمیکردیم. باید با اقدامات بسیار ساده، از اتفاقات مشابه در سایر بیمارستانهای کشور جلوگیری شود.
باید به قطع برق بهویژه در بیمارستانها توجه ویژهای شود. گسیختگی کابل برق اضطراری دراثر زلزله، ولو اینکه ساختمان بیمارستان آسیب جدی هم ندیده باشد، ادامه کارکرد بیمارستان را مختل خواهد کرد.
کابلهای اصلی برق معمولی و اضطراری نباید به دیوارهای فاقد استحکام کافی متصل شوند.
اتاق و یا ساختمان تأسیسات برقی بیمارستانها باهدف تابآوری در برابر زلزله در اسرع وقت مورد بازبینی کارشناسانه قرار گیرند.
۶- درس ششم زلزله کرمانشاه: عدم توجه به ساختگاه و اثر خاک نرم و سست
زلزله کرمانشاه درس بزرگی را در مورد اهمیت انتخاب سایت برای ساختوساز، اهمیت نوع زمین و اهمیت پی و زمین شالوده بنا داشت. در بازدیدهای میدانی خرابیهای زلزله، در منطقه اسلامآبادغرب در زمین مسکن مهر شرفآباد که در منطقه سراب شرفآباد بناشده بودند، مشاهده گردید که بهدلیل خاک نرم منطقه که ظاهراً قبلاً در این منطقه آب زیرسطحی مظهر داشته و به همین دلیل زمینهای این منطقه را سراب نیز نامیدهاند، در دو بلوک ساختمانی، طبقه نرم تشکیلشده و فروریزش ساختمان دو بلوک رخداده است. نمونه خاک برگرفته از گمانههای ژئوتکنیک بعد از زلزله نشان میدهد که زمین منطقه حالت گلی و لجنی داشته و از نوع خاک بسیار نرم بوده است. خاک نرم منطقه موجب افزایش دوام ارتعاش زمین و اثر بیشتر ارتعاش زلزله بهواسطه بزرگنمائی دامنه موج شده است که این امر یکی از دلایل اصلی تخریب دو بلوک و آسیبدیدگی بلوکهای دیگر مسکن مهر منطقه سراب شرفآباد شهر اسلامآبادغرب بوده است. همین وضعیت احتمالاً در تخریب بیمارستان امامخمینی شهر اسلامآبادغرب، با شتاب ثبتشده حدود ۰.۱۲ در ایستگاه شتابنگاری این شهر، نیز نقش برجستهای داشته است.
در خسارت عمده شهر سرپلذهاب در کوی فولادی نیز، اثر خاک نرم نقش برجستهای داشت. در پشت محوطه ساختمانی مسکن مهر شهید شیرودی سرپلذهاب و کوی فولادی مسیر دره و رودخانه الوند که از آبشار پیران به سمت شهر سرپلذهاب روانه است، قرار دارد. این مسیر دربرگیرنده خاک نرم و اشباع دراثر آب جاری رودخانه الوند است. خاک نرم این منطقه نیز نقش ویژهای در افزایش میزان خرابی و آسیبدیدگی ساختمانهای واقع در این منطقه داشت. درحالیکه در همین شهر و در فاصله حدود ۷۰۰ متری و در مسکن مهر شکوه، اثر فراوان ای از خرابی زلزله مشاهده نگردید.
درس ششم زلزله کرمانشاه، توجه جدی به نوع خاک، اثر ساختگاه و بزرگنمائی شتاب زلزله و افزایش مدت دوام ارتعاش زلزله توسط پی نرم و خاک سست و مرطوب، است. در احداث بنا، حفاری گمانهها و آزمایشها ژئوتکنیک و طراحی ساختمان برمبنای خصوصیات خاک باید الزامی باشد و بهطور سختگیرانهای اجرای آن نظارت شود.
باید در انتخاب سایت پروژهها و بهویژه پروژههای مهم مانند بیمارستانها، ساختمانهای با تراکم جمعیتی بالا و مراکز خطرزا، حتماً به نوع خاک سایت توجه شود و طراحی براساس رفتار لرزهای خاک سایت صورت پذیرد.
باید حفر گمانههای ژئوتکنیک و انجام آزمایشها مرتبط برای هر ساختمان طبق الزامات آئیننامه ۲۸۰۰ بهطور خاص انجام شود. باید از کپی کردن اطلاعات گمانههای سایر سایتها و گذاردن آنها در پروندههای ساخت بنای دیگر، جدا خودداری ورزید، این کار یک تقلب آشکار و تخلف عمده محسوب میشود.
۷- درس هفتم زلزله کرمانشاه: اهمیت کنترل کیفیت بتن
یکی از ویژگیهای عمده زلزله کرمانشاه، نقش برجسته کیفیت بتن در استحکام بنا بود. در این زلزله مشخص گردید که بتن ساختمانهای مهم تخریبشده بهویژه در شهر اسلامآبادغرب که شتاب زلزله بهمراتب کمتری را تحمل کرده بودند، از حد استاندارد بهمراتب پایین بود. در برخی موارد قطعات بتن جداشده از ساختمان، با فشار دست نیز، میشکستند. آزمایشها بتن نشانداد که حد مقاومت آنها حدود یکسوم و حداکثر، نصف حد استاندارد است. بررسی شیتهای آزمایش بتن نشانداد که متأسفانه در برخی موارد اعداد غیرواقعی در برگهها درجشده بوده است.
هفتمین درس بزرگ زلزله کرمانشاه این بود که به کنترل جدی کیفیت بتن مورداستفاده در ساختمانهای مسکونی، بیمارستانها و مدارس و بهطورکلی در تمامی سازهها، بسیار توجه کنیم. در بررسی محصولات بتنهای آماده برخی از کارخانهها مشاهده شد که علیرغم داشتن گواهینامه استاندارد، متأسفانه کیفیت بتنهای تولیدی مطلوب نبوده است. همچنین در مصرف بتنهای بکار گرفتهشده در ساختمان بیمارستان، در جداول آزمایش مقاومت بتن اعداد غیرواقعی درجشده بود که بههیچوجه در شأن جامعه مهندسی کشور نبوده است.
باید کیفیت بتن مصرفی سازهها بهطورجدی مورد کنترل و نظارت قرار گیرد. بتن نقش ویژهای در استحکام بنا در برابر زلزله دارد.
باید از درج اعداد غیرواقعی در برگههای آزمایشگاهی بتن، اجتناب ورزید، چنین کاری در شأن جامعه مهندسی کشور نیست، این کار یک تقلب بزرگ و یک تخلف آشکار بود و باید با متخلفان برخورد جدی کرد.
۸- درس هشتم زلزله کرمانشاه: توجه به استحکام دیوارهای جانبی و حائل و اجزای غیر سازهای
در زلزله کرمانشاه بهطور متواتر مشاهده کردیم که آسیبدیدگی ساختمانها اغلب شامل تخریب، ترکخوردگی و آسیبدیدگی دیوارهای جانبی و حائل بوده است. اتصال این دیوارها به تیرها، ستونها، سقف و کف بهخوبی صورت نگرفته بود و در اغلب ساختوسازهای کشور نیز روال به همینگونه است. این امر موجب وحشت ساکنان، ناایمنی ساختمانها بهویژه در پسلرزهها میشود که لازم است بهطورجدی تمهیدات مهندسی در مورد نحوه استحکام این دیوارها و اجزاء غیر سازهای بهکاربرده شود. این ضعف بهطور واضح در ساختمان مسکن مهر شهید شیرودی (ساختمانهای هفتطبقه مسکن مهر که بهنوعی نماد زلزله کرمانشاه شدند)، خود را نشانداد و چهره رعبآوری برای مردم به وجود آورد.
هشتمین درس زلزله کرمانشاه، توجه جدی به نحوه اتصال دیوارهای حائل و جانبی به اطراف و جوانب آنها است. از دیدگاه سازهای شاید در مورد پایداری ساختمان، رفتار اسکلت سازه بیشتر موردتوجه باشد اما در رویداد زلزلهها، آنچه مهم است امکان ادامه اسکان مردم ساکن در خانههای خودشان مطرح میشود که مسلماً با خرابی و آسیبدیدگی اجزای غیر سازهای این امر محقق نمیشود.
در ساختوسازها باید دیوارهای جانبی و حائل با رعایت تمهیدات مهندسی مستحکم شود. تجربه زلزله کرمانشاه و سایر زلزلههای ایران نشان میدهد در این زمینه، اجزای غیر سازهای ضعیف عمل کرده و ساختمان را از درجه انتفاع خارج میکنند.
۹- درس نهم زلزله کرمانشاه: توجه به اتصال مناسب سنگهای نما
در زلزله کرمانشاه، ریزش سنگ نماها در خیلی از ساختمانها، بهعنوان یک نقطهضعف آشکار بار دیگر خود را نشانداد. سنگ نماها باید به شیوههای درستی به ملات پشت خود متصل شوند تا در موقع لرزش ریزش نکنند. مشاهده میدانی رفتار سنگ نماها در ساختمانهایی مانند ساختمانهای مسکن مهر، بیمارستان و ساختمانهای دولتی و مسکونی، نشانداد که اتصال سنگ نماها به ملات مطابق معمول بهدرستی و بهطورجدی صورت نمیپذیرد. این امر همچنین در کاشیها و سرامیکهای درون ساختمانی دیوارها نیز دیده میشود. در بیمارستانهای قصر شیرین، سرپلذهاب و اسلامآبادغرب ریزش کاشیهای دیوارها مشاهده شد که این امر موجب وحشت کارکنان و مردم شده بود. علاوهبر خطرات جانی که در حین وقوع زلزله ریزش سنگ نماها دارد، چهره نامطلوب و ترسناک حادثه موجب احساس ناامنی روانی ساکنان نیز میشود.
اتصال سنگهای نما به دیوارها باید طبق شیوههای صحیح صورت گیرد و برای حصول اطمینان از این امر، نظارت جدی در این زمینه ضرورت دارد.
۱۰- درس دهم زلزله کرمانشاه: توجه و احساس مسئولیت در نظارت بر اجرای ساختمانها
در خرابیهای حاصل از زلزله کرمانشاه و در بازدیدهای میدانی مشاهده شد که داخل ملات بتن، گونی و خردههای سفال، نخالههای ساختمانی و مواد زائد دیگر وجود دارد. در ریزش سنگ نماها دیده شد سنگهای نما به دیوارها متصل نشده بودند. در محدوده سایت مسکن مهر شرفآباد نیز تعداد کم گمانههای ژئوتکنیک حفرشده بود. در خرابی کوی فولادی شهر سرپلذهاب دیده شد در مسیر رودخانه الوند، خاک دستی وجود داشت که تا ساختگاه این ساختمانها نیز ادامه داشت. مواردی از این قبیل که جملگی خلاف الزامات آئیننامه و مقررات ساخت ساختمان است، نشان میدهد در اغلب ساختوسازهای منطقه، نظارت جدی و پیوسته و میدانی حاکم نبوده است.
مشکلات ریشهای نظارت بر اجرای ساختمانها باید بهطور اساسی حل شود وگرنه کیفیت ساخت ارتقای محسوسی نخواهد نمود. در ساختوسازهای روستایی نیز، در روستاهایی که عملیات نوسازی پس از جنگ تحمیلی صورتگرفته بود و خانهها دارای شناژهای قائم و افقی بودند، رفتار مناسبی در برابر زلزله از آنها مشاهده شد ولی ساختمانهای روستایی خشتی و گلی و با سقف سنگین بشدت خسارت دیدند.
درس مهم دیگر زلزله کرمانشاه، توجه جدی و مسئولانه به امر نظارت پیوسته و میدانی بر ساختوسازها بود. همچنین توجه به سبکسازی سقف خانههای روستایی، نوسازی ساختمانهای خشت و گل و سنگ و گل و بنائی در مناطق روستایی نیز درس مهم دیگر زلزله کرمانشاه بود. همچنین نکته مهم این است که متأسفانه در زمینلرزههای ایران اغلب در روستاها خسارت و آسیبدیدگی مسکن روستایی بهصورت فروریزش کامل است که منجر به تلفات جانی بالا میشود، نظارت بر ساختوسازهای روستایی نیز در همین رابطه بهطورجدی باید انجام بگیرد.
باید نظارت بر ساختوسازها بهصورت مستمر و میدانی صورت گیرد. این کار باید جزء مسئولیتهای حقوقی شمرده شود.
ساختمانهای روستایی که بهصورت بنایی و فاقد شناژهای افقی و قائم بوده و با مصالح سنگ و گل و خشت و گل با سقف سنگین ساختهشدهاند باید در اولویت نوسازی بافت روستایی قرار گیرند و نظارت بر ساختوسازهای روستایی نیز بهطورجدی دنبال شود.
۱۱- درس یازدهم زلزله کرمانشاه: توجه جدی به عدم قطع برق و خطوط مخابرات
بلافاصله پس از وقوع زلزله کرمانشاه، قطعی برق و خطوط مخابرات در مناطق زلزلهزده اتفاق افتاد. در مواقعی که بیش از هر زمان دیگر، به برق و ارتباطات تلفنی نیاز پیدا میشود، این دو شریان حیاتی از کار میافتد. این امر در اغلب زلزلههای ایران اتفاق افتاده است. افتادن دکلهای خطوط برق و مخابرات، آسیبدیدگی پستهای برق، آسیبدیدگی ساختمانها و تأسیسات ازجمله دلایل قطعی برق و مخابرات در حین وقوع زلزله است که باید مسئولان این بخشها در این رابطه اقدامات پیشگیرانهای را اتخاذ کنند.
درس دیگر زلزله کرمانشاه این بود که باید دکلهای انتقال برق، مخابرات براساس احتمال رخداد زلزله مستحکم شوند. کارکرد سامانه برق بهویژه بسیار مهم است، زیرا کارکرد بسیاری از المانهای دیگر نیز وابسته به وجود برق است. همچنین ساختمان تأسیسات برقی و مخابرات برای احتمال وقوع زلزله مورد ارزیابی قرار گیرند.
خطوط برق و مخابرات باید عملکرد خود را پس از وقوع زلزله حفظ کنند. در این رابطه باید تمهیدات لازم برای پایداری دکلها و ساختمانهای تأسیسات برقی و مخابراتی درنظر گرفته شود.
۱۲- درس دوازدهم زلزله کرمانشاه: تخریب محل نگهداری احشام، دام و طیور و تلف شدن آنها
در زلزله کرمانشاه در مناطق روستایی، تخریب محل نگهداری گاو و گوسفند و طیور و نیز استخرهای پرورش ماهی ضرر و زیان اقتصادی قابلتوجهی به مردم منطقه و اقتصاد استان کرمانشاه وارد ساخت. تجربه و درس مهم و گرانبهای دیگر زلزله کرمانشاه توجه به استحکام محل نگهداری دام و طیور و استخرهای پرورش ماهی و مواردی از این قبیل است. در زندگی روستاییان، دام و طیور بهعنوان منبع درآمد و تأمین مایحتاج غذایی آنها بسیار مهم تلقی میشود و ضرورت دارد مقاومت لرزهای محل نگهداری حیوانات در روستاها نیز موردتوجه قرار گیرد.
باید به استحکام لرزهای محل نگهداری دام و طیور و استخرهای پرورش ماهی در مناطق روستایی توجه جدی کرد.
۱۳- درس سیزدهم زلزله کرمانشاه: آسیبپذیری بالای جمعیت زنان
در زلزله کرمانشاه تعدادی از هموطنان و بخصوص در محدوده شهرستان سرپلذهاب جان باختند. البته باید ذکر کرد محل وقوع زلزله ازنظر جمعیتی منطقه پرتراکمی محسوب نمیشود که در غیر این صورت آمار تلفات جانی زلزله کرمانشاه بهمراتب فراتر میرفت.
بعضی افراد چند روز پس از بستری در بیمارستانها جان خود را از دست دادند که بهطورکلی تعداد آنها به ۶۲۱ نفر رسید. بررسی آمار نشان میدهد که نسبت کشتهشدگان زنان به مردان ۱.۲۳ است (۲۷۹ مرد ۳۴۲ نفر زن، ممکن است یک نفر از تعداد جمعیت مردان یا زنان کشتهشده کم یا زیاد باشد ولی تعداد دقیق جانباختگان زلزله ۶۲۱ نفر است). این امر نشان میدهد بنا به دلایل مختلف زنان بیشتر از مردان در معرض آسیبدیدگی و تلفات ناشی از زلزلهها هستند.
درس مهم دیگر زلزله کرمانشاه توجه جدی به آسیبپذیری زنان جامعه است. باید علتهای آسیبپذیری نسبی بالاتر زنان موردبررسی دقیقتری قرار گیرد. بررسیهای اولیه نشان میدهد در مناطق زلزلهزده کرمانشاه تعداد زنان حاضر در خانه در اغلب اوقات شبانهروز بیشتر از مردان است که این امر یکی از دلایل تلفات جانی بیشتر زنان است. همچنین در هنگام وقوع زلزله، جمعیت زنان و بهویژه مادران، به فکر نجات فرزندان و کودکان هستند تا نجات جان خود که این امر موجب میشود تأخیر در خروج از منازل مسکونی داشته باشند و احتمال زیر آوار ماندن بیشتر شود. دلیل بعدی، رعایت پوشش مناسب توسط بانوان در هنگام خروج از منزل در حین وقوع زلزله است. علاوهبر، موارد دیگری نیز میتوان برای آسیبپذیری بالای زنان نسبت به مردان در زلزلهها برشمرد ولی درهرحال باید در همه زلزلههای ایران این امر بهطور ویژه بررسی شود.
باید برای کاهش آسیبپذیری و تلفات جانی جمعیت زنان در برابر وقوع زلزلهها تلاشهای جدی کرد.
۱۴- درس چهاردهم زلزله کرمانشاه: توجه جدی به طرحهای مناسب اسکان موقت
زلزله کرمانشاه نشانداد که دست مدیریت بحران کشور در انتخاب شیوه مناسب اسکان موقت، خالی است. از بعد زلزله رودبار تاکنون متأسفانه طرح مناسب و انبوهسازی شده مناسبی برای اسکان موقت در کشور اتخاذ نشده است و میتوان گفت، در این زمینه غفلت شده است. چادر بهعنوان روش اسکان اضطراری برای یک یا دو ماه پس از وقوع زلزله قابل توجیه است، اما مسلماً ازنظر آرامش روانی و راحتی ساکنان دردمند شیوه درستی برای اسکان موقت نیست که مدت آن ممکن است تا ۲ سال نیز به درازا بکشد.
برای تأمین نیازهای مردم بهعنوان اسکان موقت، گزینه کانکس در زلزله کرمانشاه بهعنوان تنها گزینه موجود مطرح شد. کانکسها ازنظر راحتی خانواده چندنفری برای مدت یک یا دوساله مناسب نیستند، مشکلات حملونقل دارند و مشکل بعدی موضوع تکلیف کانکسهای استفادهشده پس از ساخت ساختمانهای تخریبشده است. برای حمل کانکسها علاوهبر تریلرها، جرثقیل لازم است که هزینه حملونقل کانکس را بیشتر میکند. همچنین در مناطق روستایی امکان حمل کانکس یکپارچه وجود ندارد. درس مهم زلزله کرمانشاه توجه جدی به امر انتخاب طرحهای مناسب اسکان موقت و اجرای نمونههایی از آن با توجه به اقلیمهای کشور ایران است.
باید طرحهای اسکان موقت مناسب و متناسب با شرایط اقلیمی مورد ارزیابیهای جزئی و فنی و کارشناسی قرارگرفته و نمونههایی از آن به تولید انبوه رسیده و در چند نقطه از کشور به حالت آماده نصب، نگهداری شود.
۱۵- درس پانزدهم زلزله کرمانشاه: رعایت جدی و مسئولانه اخلاق حرفهای و وجدان کاری
در زلزله کرمانشاه کاستیهایی در مدیریت بحران، ساختوساز، توزیع اقلام اضطراری و رسیدگی بعد از رخداد به وضعیت مردم زلزلهزده بروز کرد که تشریح جزییات آن مجال دیگری میطلبد. در این خلاصه، فقط میتوان روی پایبندی به اصول اخلاقی و وجدان کاری تأکید ورزید. دیده شد که بهجز تعهد بر رعایت اخلاق مهندسی و وجدان کاری نمیتوان کنترل روزمره و لحظهای را روی عملکردها اعمال کرد.
درس بزرگ زلزله کرمانشاه، تأکید بر پایبندی به رعایت اخلاق حرفهای و وجدان کاری بود.
باید وجدان کاری و اخلاق حرفهای توسط همه کنشگران در عرصههای مدیریتی، اجرایی، مهندسی و کارشناسی موردپذیرش کامل قرارگرفته و مسئولانه رعایت شود. هرگونه قصور در انجام وظایف محوله در هر قسمتی موجب میشود که از همان قسمت آسیبپذیر باشیم.
*رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی
Thursday, 21 November , 2024