روزگاری تامین مسکن برای خانواده های جوان و تازه تشکیل شده در اجتماعات کوچک، مساله ای نبود. راه های گوناگون برای حل آن وجود داشت از ساختن اتاقی جدید در کنار سایر اتاق های خانواده ای که معمولا گسترده بود و تمامی اقوام پدری در حیاطی بزرگ می کردند، تا کرایه اتاقی ارزان قیمت در همان نزدیکی خانواده اصلی و در نهایت هم تقسیم اتاق با زوج جوان. ارزش ها و وسایل زندگی ساده و مختصر بودند و با امکانات آن روزگار نیاز به فضای چندانی برای اسکان نبود. بسیاری از تسهیلات مانند حمام، دستشویی، آشپزخانه به شکل عمومی فراهم بودند و تنها خانواده های بسیار ثروتمند می توانستند آن ها را به شکل اختصاصی داشته باشند. اما روزگار تغییر کرده است و حریم خصوصی در کنار پیشرفت های دانش پزشکی اهمیت زیادی پیدا کرده است. خانواده ها اکنون هسته ای شده اند و نیاز به مسکنی مستقل با تمامی امکانات یک زندگی مدرن دارند. به عبارت دیگر مسکن گسترده جای خود را به «مسکن هسته ای» یا خانه های تک خانواری داده است.
مسکن کالایی نبود که بازار آن را عرضه و تولید کند. مسکن را خانوار، شبکه خانوادگی، همسایگی یا حتی اعضای محله با کمک یکدیگر می ساختند و بازار مستغلاتی برای خرید و فروش مسکنی که اختصاصا برای فروش ساخته شده باشد وجود نداشت.
قیمت مسکن را بازار تعیین نمی کرد و اصولا مسکن قیمتی نداشت. معمار و بنا هم بنا به سفارش کار می کردند و رابطه ای عمیق با صاحب منزل داشتند و همدیگر را می شناختند. اکنون دیگر تامین مسکن به سادگی گذشته نیست و تمامی خانوارها نمی توانند نیاز مسکن خود را از بازار آزاد تامین کنند. بازار مستغلات است که گونه و کیفیت مسکن را تعیین می کند و توانایی مالی خریدار برای قیمت مسکن عرصه انتخاب او را تنگ یا فراخ می کند. مسکن می شود یک کالای مصرفی. ممکن است نهادهای مالی هم باشند که برای خرید مسکن وام با بهره به خریداران بدهند.
چنین است که دولت ها برای جلوگیری از فقر بیشتر، از میان بردن نابرابری ها و حتی رونق اقتصادی به بازار مسکن ورود پیدا می کنند و می پذیرند که یاری رسان مردم در تامین مسکن مناسب برای آن ها باشند. دولت ها برای تامین مسکن به روش های غیر بازاری، سیاست هایی دارند. برای مثال در آمریکا دولت برای خرید خانه های تک خانواری، یارانه می دهد. دولت فدرال اجازه می دهد خریداران آن خانه، مالیات بهره وام خرید مسکن را ندهند. البته به نظر افرادی مانند گاتدینر این نوعی تبعیض علیه مستاجران است زیرا چنین امتیازی برای تخفیف مالیاتی به آن ها داده نشده است. دو مساله مهم برای مسکن، «دسترسی پذیری» و «ارزان قیمتی» است. برای مثال مساکن مهری که در برخی شهرهای جدید ساخته شده اند، ارزان قیمت یا قابل استطاعت هستند برای خرید گروه های کم درآمد اما مشکل دسترسی پذیری دارند و رفت و آمد به آن ها یا هزینه خیلی زیادی دارد یا به سختی امکان پذیر است. از این رو این دو موضوع باید همزمان باشند. مشکل ارزان قیمتی زمانی پیش می آید که قیمت مسکن در مدتی دراز همه ساله رشد یابد و از درآمد افراد بالاتر رود. از همین رو دولت ها در سال های گذشته درکشورهای مختلف سیاست هایی را برای تامین مسکن مناسب برای خانوارها و افراد نیازمند به مسکن با قیمت ها و شرایط آسان تدوین و اجرا کرده اند. یکی از این سیاست ها «مسکن اجتماعی» است. این سیاست چیست؟ پیش از آن باید به این پرسش پاسخ دهیم که مسکن اجتماعی یعنی چه؟
دکترسیدرفیع موسوی – دکترای تخصصی برنامه ریزی شهری
Friday, 22 November , 2024