این روزها نشانههای بسیاری از ورود پولهای سنگین به بازار مسکن میبینیم. حجم معاملات مخصوصا در موارد بزرگتر و سنگین تر بالا رفته و قیمت حبابگونه قبل، همچنان به صورت حبابی بالا میرود. قسمتی از رشد قیمتی برخی سهمهای زیانده نیز به دلیل رشد قیمتی زمینها و ساختمانهای تحت تملک بود که حتی منجر به تجدید ارزیابیهای بزرگ انها نیز شد. خلاصه ما به شما نمیگوییم این کنید و آن نکنید. وظیفه ما باز کردن چشمان شما در بازارهای سرمایه مختلف است. در ادامه چند نمونه از کلاهبرداریهای این حوزه رو براتون میذاریم.
۱- کلاهبردار ملک رو به عنوان مهریه به همسرش میده. بعد ملک رو میفروشه و فرار میکنه (مثلا خارج) . بعد همسرش مهریه رو مطالبه میکنه. بعد در دادگاه رای میدن معامله باطل هست چون مهریه بوده. بعد زنه ملک رو میگیره و میفروشه. بعد میره خارج پیش شوهرش.
۲- در معامله اگر یک ریال پول جابجا شود، معامله رسمی خواهد شد. مثلا اگر شما منزلتان را بفروشید. قسط اول ۱ ریال و قسط دوم ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹، همان ۱ ریال که جابجا شود معامله انجام شده است و ملک در اختیار خریدار است. فقط از این به بعد خریدار مقروض فروشنده خواهد بود و باید قرض خود را ادا کند که میدانید مسائل خود را دارد و به این راحتیها میسر نیست. یعنی اگر در قرارداد بندهای مناسب برای فسخ معامله یا جریمه برای تعهدات دیده نشود، اوضاع برای فروشنده بسیار پیچیده و سخت خواهد شد.
۳- در قولنامه قرارداد میکنند که مثلا ۲۰٪ روز قولنامه داده بشه، ۶۰٪ با یک هفته تاخیر، ۲۰٪ شش ماه دیگه (توجه کنید که حجم زیادی به صورت کوتاهمدت اما در دو قسط که قسط دوم سنگین است و حجم کمی از قیمت هم برای بلندمدت). ۲۰ درصد بعدی چون پرداخت ثمن معامله روز قولنامه انجام میشه معامله قفل میشه. چک هفته بعد نقد نمیشه و فروشنده نمیتونه ادعایی در دادگاه کنه چون تاریخ انتقال سند شش ماه بعد ذکر شده. بعد از شش ماه که ارزش پول کاهش پیدا کرده طرف پول رو تسویه میکنه و فروشنده هم نمیتونه معامله رو باطل کنه.
۴- یک باغ یا ویلا درست میکنند در جایی که آب کافی نداره و قیمت زمین پایینه. دو سال با تانکر آب میدن تا درختها شکل بگیرن. بعد به قیمت زمینی که آب خوب داره میفروشن. اما خریدار میفهمه که اون زمین اصلا آب کافی نداره!
۵- قرارداد مشارکت در ساخت میبندند. پول از مشتریها میگیرند. پول رو تبدیل به دلار و طلا میکنند و نگه میدارند. به دلایل واهی (مجوز و غیره) کار نمیکنند. دو سال بعد میگن به دلیل بالا رفتن قیمتها یا پول بیشتر بدین یا سهم بیشتر میفروشیم. بعد دعوا راه میندازند و پنج سال بعد پول مشتری رو برمیگردونند در شرایطی که ارزش پول کم شده!
۶- در زمینهای بی صاحب یا دارای صاحبینی از جنس سازمانهای بزرگ هستند (که توان و انگیزه کافی برای مراجعه به زمینهای تحت تملک را ندارند)، خیلی سریع چندین ساختمان کوچک و بزرگ (گاها حتی شهرک) میسازند و عدهای آدم بی بضاعت اما هوچی گر و پر سر و صدا را در آنها ساکن میکنند. اگر توانستند آن آدمها را به جنگ سازمان مربوطه می فرستند و سند هم به نام آنها میگیرند و می فروشند. اگر نتوانستند، ساختمانها را به مردم عادی بدون سند و قولنامهای می فروشند.
۷- ملکی میخرید که همه امکانات را دارد. مثلا ویلایی میخرید که آب کشاورزی و برق دارد. بعد از سکونت متوجه میشوید که همه این امکانات از گلخانه یا زمین کشاورزی کناری گرفته شده است و صاحب گلخانه از شما هزینه هنگفتی را طلب میکند! شما اگر هزینه را بدهید در کار خلافی شریک شدهاید. اگر ندهید ویلای شما از این امکانات بی بهره خواهد شد!
۸- با ایجاد امیدهای واهی زمینهای خارج از بافت را قطعه قطعه میکنند و می فروشند و هزاران مشکل برای خریدار ایجاد میکنند.
۹- طرف بدهی مالیاتی داره. اداره مالیات حکم حقوقی مصادره اموال رو میگیره، اما تا سند بازداشت بشه ۲ ماه طول میکشه. در این فاصله ملک رو میفروشه و غیر قانونی میره خارج. بعد دادگاه حکم میده که فروش ملک بعد از حکم مصادره اموال بوده. بنابراین معامله باطله و ملک رو از خریدار میگیره. صاحب قبلی ملک هم فرار کرده.
بازار ملک از آن بازارهاست که هر معامله در آن پر از استرس و فشار است. این نمونههایی که گفتیم صرفا مشتی از خروار بودند. هر روز کلاهبرداران عزیز در این حوزه روشهای جدیدتری را توسعه میدهند که به عقل جن هم نمیرسد. مراقب باشید.
Tuesday, 28 January , 2025