رویکرد شهر تغییر کرده‌است. دیگر قرار نیست ساخت‌وساز اساس درآمدهای شهری باشد ... چه می‌شود اگر کارخانه سیمان شهر‌ری به موزه‌ای بزرگ در تهران تبدیل شود؟ ... یا پل‌گیشا به پل سرسبز زندگی؟... یکی از برنامه‌های من «اقتصاد مبتنی بر فرهنگ» است ...

مديريت نوين شهري در جهان امروز، به­ منظور دست­ يابی به منابع درآمدي جديد و ايجاد رفاه و آسايش بيش از پيش براي شهروندان، هر روزه در حال تحولات و دگرگونی هاي فراوانی است. اغلب مديران كلان­شهرها پي به اين مهم برده اند كه شيوه­ های سنتی تأمين منابع درآمد شهری، يا سازگار با توسعه ­ی پايدار شهری نيست و يا پاسخگوی نيازهای امروزين شهري نمي­ باشد. علي ­الخصوص اين­كه؛ با پيشرفت جوامع و توسعه­ ی شهرها و به تبع آن افزايش جمعيت، ساكنان آن با مسائل و مشكلات بزرگي از جمله افزايش فقر، دسترسي ناكافي به مسكن و خدمات شهری، از خودبيگانگي شهروندان، زاغه‌نشينی و مسكن غيررسمی، سيستم حمل و نقل ناكافی و نارسایی امكانات اصلي شهری و در یک جمله، «از هم گسیختگی هویت فرهنگی کالبد شهری» روبه‌رو مي‌شوند.

از ابتدای برنامه ­ی اول توسعه ی اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی در سال ۱۳۶۸ و اجرای سياست ­های تعديلی و كم­رنگ شدن نقش دولت در تخصيص اعتبار به شهرداری ها، يكي از دغدغه ­های مديريت شهری در كشور، تأمين منابع درآمدي پايدار براي شهرداری ­ها بوده است. این در حالی ­است که، نسبت رشد جمعیت شهرنشینی کشور از ۴/۳۱ درصد در سال ۱۳۳۵، با یک رشد فزاینده به ۴۵/۶۴ درصد در سال ۱۳۸۵ رسیده است. اﻳﻦ وﺿـﻌﻴﺖ شاخصه ­ی اصلی اغلب کلان­شهرها بوده و حاصل آن ﺑﺤﺮان ﺑﺰرگ در ﻧﺤﻮه­ ی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮی و ﺷﻬﺮﺳﺎزی بوده اﺳﺖ. به همين دليل، كشف منابع جديد درآمد، يكي از دغدغه­ ها و دلمشغولی ­های مدیران ارشد شهری به حساب مي­ آيد.

برنامه ­های ۵ ساله­ ی توسعه ­ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران که از آن به­ عنوان مهم­ترین و اصولی ­ترین برنامه ­ریزی کلان کشور یاد می ­شود،  با در نظر گرفتن افق سال  ۱۴۰۴ می­ بایست نقشه­ ی راهی را فرا روی کشور قرار دهد تا در پایان دوره، اقتصاد متکی به نفت، به اقتصاد متکی به منابع داخلی و توان تولید و مدیریت سرمایه تغییر یابد. سياست راهبردی مقام معظم رهبری در بيان و ابلاغ سياست­ های كلي اقتصاد مقاومتي نيز در همين قالب و چارچوب  قابل تفسير است. لیکن؛ برنامه ­ی پنجم توسعه (همانند بسیاری دیگر از امور) به­ جای حرکت در مسیر چشم­انداز، به ­شدت از سلایق دولت وقت متأثر و از مسیر واقعی منحرف شد.

قانون برنامه ­ی پنجم در حالي به پايان رسيد که برخلاف رویه ­ی معمول، کاملاً متأثر و وابسته به نفت بود. همچنين؛ اعمال سیاست­ های چالش­ برانگیز اقتصادی و سیاسی و متعاقب آن، تحریم­ های ظالمانه و بهره ­مندی دلالان تحریم طی سالیان گذشته، کشور را به شرایط بسیار نامتعادل اقتصادی و سیاسی سوق داد. دولت يازدهم تلاش­ هایی برای بازگرداندن قطار برنامه ­ی توسعه ­ی اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی به ريل چشم ­انداز ۱۴۰۴ به خرج داد و با فراز و فرودهایی، نسبتاً موفق بود.

اکنون در آستانه ­ی اجرای برنامه ­ی ششم توسعه كه متكي به اقتصاد بدون نفت و بر مبنای سياست­ های ابلاغی اقتصاد مقاومتی بازنگري شده است، بهترین فرصت در تغییر نگاه از یک برنامه ­ی متکی به منابع و ذخایر تمام شدنی، به سرمایه­ های لایتناهی طبیعی و خدادادی است. بنابراین؛ با استفاده و تأكيد به بند «الف» ماده­ ي «۱۰۰» قانون برنامه ­ی ششم توسعه ­ي اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی، و متناسب با اهداف نوين مديريت شهری در كلان­شهر تهران، طرح تنظيم «سند راهبردی توسعه­ ی گردشگری شهر تهران» درچارچوب قوانین مربوطه با رویکرد استفاده ­ی حداکثری از بخش خصوصی توسط نگارنده تهیه شده است و قابلیت پیاده ­سازی در کلان­شهر تهران را دارد. این طرح دقیقاً با منویات و سیاست ­های راهبردی آقای پیروز حناچی که پاره­ ای از آن در ابتدای این مرقومه آمده، منطبق است و به هیچ عنوان ساختار سازمانی شهرداری را چاق و فربه نمی ­سازد و صرفاً با اصلاح ساختار موجود، تمرکز بیشتر و مفیدتری را بر توسعه ­ی گردشگری تهران و بهره­ مندی از سرمایه­ های فرهنگی در جهت توسعه­ ی پایدار شهری، خواهد داشت.

اميد است اعضاي محترم شوراي شهر و به طريق اولي شهردار جديد، با بهره‌گيری از اصول علمي مديريت نظام‌مند و متكي به دانش و مسائل روز، خلأهاي موجود كلان­شهر تهران را برطرف كنند و به ­منظور مديريت مطلوب شهري كه مستلزم شناخت دقيق از مسائل شهر و شهروندان است، برنامه‌ريزي جامع‌تر و كامل‌تری با پشتوانه ­ی علمي انجام دهند تا بتوان شعار «اقتصاد مبتنی فرهنگ» را عملاً در برنامه­ ریزی شهری به اجرا درآورد.

تا باد چنین بادا…

(فرهاد خوانساری)